در حال بارگذاری ...
علی نوریان از برپایی گارگاه آموزش مبانی بازیگری خبر داد و  گفت

مقوله آموزش در دستور کار متولیان هنر نیست!

این روزها  کارگاه آموزشی مبانی بازیگری به تئاتر شهرستان هشتگرد رونق و حال و هوای خوبی داده، جلسات این کارگاه در پلاتو فرهنگسرای امام علی (ع) واقع در شهرستان هشتگرد برگزار می شود اشتیاق علاقه مندان به تئاتر را برتابیده است ما هم پیرامون اهمیت برگزاری کلاس های آموزشی با «علی نوریان» کسی که تدریس این  کلاس ها را برعهده دارد و اتفاقا کارنامه درخشانی در زمینه تئاتر به ویژه تئاتر خیابانی دارد گپ وگفت زدیم. 

 

چه شد که تصمیم به برپایی این جلسات گرفتید؟

 در وهله اول اینکه امروز خودم  نیازمند آموزش و کشف پدیده های بکر و متفاوت در تئاتر هستم وزمانیکه  از نقطه  تئاتر صحنه به فضای تجربی تر یعنی تئاتر خیابان رو آوردم ، شناخت مولفه های اجرایی این نوع از نمایش دغدغه ام  شد و تبدیل  به هنرجویی شدم که باید در میان منابع محدود و معدود، مولفه های ساختاری خیابان و نمایش های خاص آن را فرا می گرفت. چون سر پر سودایی داشتم وهمیشه به دنبال چالش و تجربه آثار متفاوت، آدابته کردن شیوه های نوین اجرایی روز جهان در بدنه تئاتر بیرونی ایران بودم اما  این مسئله  مستلزم کسب دانش و تجربه ای بود که نه در منابع مکتوب  نه در دانشگاه های تئاتری و نه حتی در نزد اساتید فن قابل کسب و استخراج بود و در یک کلام تئاتر خیابانی ایران  به شدت  بیمناک، ابزاری و باری به هر جهت  شده بود از طرف دیگر  به جرات می توانم بگویم که هر کدام ازنمایش هایی که  تولید کردیم به  شناخت عمیق و دقیقی از شیوه اجرا نیاز داشت مثل  مخاطب سنجی و امکان سنجی اجرا  که این خود به معنی همزمان شدن پروسه تولید،کارگاه، آموزش، مطالعه،خوانش و تجربه  روند تکوینی تئاتر بیرونی روز جهان بود. از این تصمیم بر این شد که این کلاس ها گذاشته شود، امید دارم تجربه کارگاهی اخیر نیز منتج به کشف توانمندی ها و قابلیت های اشخاصی بشود که در آینده نزدیک در بوته اجرا آب دیده و در جشنواره های ملی و بین المللی خود را محک بزنند.

 

تا چه اندازه از این کارگاه ها استقبال شده است؟

اگر منظورتان از استقبال تعداد افرادی است که در کارگاه حاضر می شوند که تا کنون به آن توجه نکردم، من فکر می کنم  حضور حتی چند نفر با توانایی بالا و منعطف  در برابر روش های آموزش و در نهایت گرفتن خروجی بالفعل و بالقوه برای بسط و بالندگی تئاتر شهر و شهرستان کفایت می کند.  

 

وضعیت آموزش را در شهرستان ها چگونه ارزیابی می کنید؟

به یاد دارم در سالیان ابتدایی فعالیتم در زمینه تئاتر نزد اساتید بزرگی هم چون «محمد مطیع»،«ایرج راد» این هنررا تجربه کردم اما در نهایت صلیب را خودم بر دوش کشیدم.خواندم،نوشتم، شنیدم و دیدم  از همه مهم تر هرگز از جستجو و تجربه پدیده های نو پرهیز نکردم اما حالا متولیان هنر مقوله آموزش را هرگز در دستور کار خود قرار نمی دهند مگر در آن منافع مالی وجود داشته باشد. از طرفی خود علاقه مندان به تئاتر هم مثل گذشته  زحمت خواندن، تجربه کردن، دیدن و شنیدن نیستند  و یا به اعتبار یک مثل ادبی «آینده از آن کسانی است که پولش را بپردازند»، یعنی در بیشتر وقت ها  هنرجو هزینه هنرمند شدن را نمی تواند بپردازد البته بگذریم از آنهایی که در سایه همه محدودیت ها با اتکا به ذات تکامل گرای خود بالنده می شوند و خود مسیر را گرچه پر زحمت تر و طولانی تر می یابند.  

 

آیا چرا  باید نقش آموزش در شهرستان ها جدی گرفته شود؟  خاصیت برگزاری ورک شاپ در چیست؟

خب ببینید، نقش آموزش را باید در همه جا جدی گرفت در شهرستان ها کمی بیشتر. واقعیت این است که مقوله هنر آموختنی نیست و هرآنچه در این کلاس ها می گذرد یاد دادن تکنیک هایی برای بروز درونمایه های ذاتی افراد است.  تعامل و اشتراک تجربیات ذات هنر را در افراد صاحب این فطرت بیدار می کند . راستش را بخواهید هنر ذاتی تر از آن است که بشود در کارگاهی آن را به کسی آموخت.  اما امتحانش که ضرری ندارد.« ساموئل بکت»  از میان صدها نفریست  که تئاتر معاصر جهان را  به خود دیده است. بنابراین فکر می کنم این کارگاه ها وظیفه غربالگری انجام می دهند و از هیچی  بهتر است.  ضمن اینکه رفتار جمعی، زندگی گروهی توام با آموختن و تجربه کردن و تعامل نیاز ابتدایی هنر تئاتر است.تئاتر اقیانوس عظیمی است که باید برای شناور شدن در آن شناگری آموخت. باید کلاس رفت و تجربه های نو کسب کرد. خاصیت برگزاری یک ورکشاپ کشف پرنده ذاتی درون یک انسان است که میل به پرواز دارد. حال اینکه  چرا در شهرستانها باید مقوله آموزش جدیتر گرفته شود؟ به جرات می گویم که هنر در پایتخت و مراکز استان ها وجود ندارد مگر اینکه هنرمندانش را از شهرستان ها به ودیعه بگیرد به عبارتی تئاتری در تهران به روی صحنه نخواهد رفت مگر به همت شهرستانی هایی که حالا با جبر روزگار مقیم مرکز شدند  فراموش نکنید که اغلب مدیران عالی تئاتر این مملکت شهرستانی هستند. بسیاری از فعالان تئاتر به اصطلاح «مرکز»  شهرستانی هستند . اگر اینگونه نگاه کنید متوجه خواهیم شد که چه هولناک است اگر شهرستانی بی سواد به تهران بیاید.

 

کمی درباره این کارگاه آموزش مبانی بازیگری برایمان بگویید؟

کارگاهی که این روزها درحال تجربه آن هستیم ماحصل تجربیات یک نسل جسور و پیشرو تئاتری است که حالا قرار است در قالب مجموعه ای نو از  متودهای جدید تئاتری در اختیار علاقه مندان بگذارند.  مباحث و مبانی را با شیوه های نوین ارائه می دهیم  تا هنرجو را با شکل مدرن تری از آموزه های همیشگی روبرو کنیم. در مجموع آنچه در این کارگاه رخ می دهد برمبنای اصول و مبانی تثبیت شده و علمی است اما در متفاوت و نو ارائه می شود. به عنوان مثال  در تئاتر  روز جهان بیان بدنی بازیگر و تکیه بر بصری تر نمودن تئاتر  اهمیت بیشتری پیدا کرده است.پرفورمنس به کمک تئاتر آمده تا آن را اجرایی تر و قابل مشاهده تر کند . موسیقی تنها  یک ابزار صوتی محض نیست و حالا تئاتر موزیکال تری  از گذشته داریم.در چنین وضعیتی که همه چیز به سمت تجربه های دیداری نو می رود ما هم دراین  کارگاه تلاش می کنیم هنر نمایاندن بازی و بازیگری را کمی به جلوتر سوق بدهیم و این انتظار را داریم که اثرگذارتر، کاملترو به روز تر دیده شویم. ضمن اینکه تصمیم داریم از میان هنرجویانی که در جلسات این جلسات  استمرار و مداومت نشان دهند در پروسه های بعدی و تولیدات جدید  بهره بگیریم.

 

سخن پایانی شما؟

تئاتر در حال اشرافی شدن است و هزینه  زیاد بلیط های  نمایش و سلبریتی ها  تئاتررا ازآغوش مردم قاپیدند.  اما جای هیچ نگرانی نیست زیرا «آنتوان آرتو» می گوید:«ما حصارهای اشرافی و دیوارهای اختلاف طبقاتی،برج، باروی نمور و ترک خورده رفتارهای قشری را در هم می ریزیم و سرآسیمه به خیابان بر می گردیم ما تئاتر را به آغوش مردم باز می گردانیم».

 

 

گفت و گو: الهام یوسفی

 




نظرات کاربران